در این بخش شما را برای درک موضوع یادگیری عملی و رویکردهای کوچینگی در حوزه­ گروه‌ها همراهی می‏کنیم. از یادگیری عملی و کوچینگی در حوزه­ گروه‌ها می‏تونید در حل مشکلات، پاسخ‌ دادن به سوال‏ها و بررسی مسائل استفاده کنین.

دامنه بزرگی از مداخله‌های مرتبط با حل مشکل در گروه وجود دارن، که به افراد در پیشرفت محیط گروهی حمایتگر کمک می‏کنه. به ‌عنوان کوچ و منتور، تا امروز طیف وسیعی از روش‌های حل مشکلات گروه با استفاده از یادگیری عملی (به معنای واقعی و خالص آن) در کنار سایر انواع آموزش مانند، کوچینگ و سازمان‌دهی فکری گروه استفاده کردم.

با استفاده از این ‌روش­ها میشه به گروه یا اعضای مشخص ‌شده در حل مسائل و چالش‏های خاص به ‌صورت فردی یا جمعی کمک کرد. به ‌هرحال یک رویکرد خاص نمی‏تونه برای همه مناسب باشه. برای دستیابی به اهدافی که مد نظر دارین، باید مناسب‌ترین رویکرد را انتخاب کنین.

در این بخش اطلاعاتی که به شما در درک بعضی از‌ رویکردهای مختلف، تفاوت‌های بین آن‏ها  و موقعیت‏های مناسبِ استفاده از هر کدام، خواهیم داد. همچنین با این اطلاعات، شما به روش‏های مرتبط با برگزاری موفقیت‌آمیز جلسه‌های یادگیری عملی و کوچینگ در حوزه­ گروه‌ها هم دست پیدا می‏کنین.

 

یادگیری عملی و کوچینگی در حوزه­ گروه‌ها

  • مدل یادگیری عملی
  • اصول یادگیری عملی
  • قواعد پایه­ یادگیری عملی
  • نقش‌های تعیین‌شده در ارتباط با یادگیری عملی
  • مهارت‌های یادگیری عملی
  • نقش تسهیل‏گر در یادگیری عملی
  • تعداد ایده‏آل اعضای یک مجموعه­ برای یادگیری عملی
  • طول عمر مجموعه­ یادگیری عملی
  • مدل سازمان‌دهی فکری کسب ­و کار

مدل یادگیری عملی و کوچینگ

یادگیری عملی، فرایند نیرومندی است که از آن در بستر گروه‌ها و برای حل مشکلات در مواقعی که راه‌حل‌های ساده ­ و واضحی در میان نباشه، استفاده میشه. این یادگیری از اصولی استفاده می‌کنه که ما آن‏ها را کارآمدترین اصول برای حل مشکلات موجود در گروه می‌دونیم. یعنی همان گروهی که محیطی حمایتگر اما پر چالش را فراهم می‏کنه.

یادگیری در اصل در دهه 1940 و به‌ عنوان یک مفهوم توسط رگ رِوانز تهیه شد. رگ رِوانز عقیده داشته که کارآمدترین شیوه­ یادگیری، از ترکیب دانش دارنده مسئله و زیر سؤال بردن اندیشمندانه­ آن به وسیله سایرین به دست میاد. به‌عبارت ‌دیگه، این یادگیری مبتنی بر این اصل است که ما برای حل مسائل خود، تمامی دانش و منابع لازم را در درون خود داریم؛ و در واقع فقط به کسی نیاز داریم که برای بیرون کشیدن این منابع از درون ما، سوال‏های درست بپرسه.

یادگیری درونی

یادگیری درونی

نوع یادگیری عملی و درونی که انتظار میره فرد مسئله‏دار به‌عنوان عنصر کلیدی این فرایند و به عنوان کسی که گروه او را مناسب اقدام کردن می‏دونن، وارد عمل بشه. عنصر یادگیری هم نه ‌تنها برای دارنده­ مشکل بلکه برای سایر اعضای معین گروه هم اهمیت داره. فرآیند تفکر و تامل، نقش بزرگی در کمک به فرآیند یادگیری داره و فضایی را فراهم میکنه تا دارنده­ مسئله بتونه به مشکل خودش پی ببره.

به همین خاطر، آن را به ­عنوان نوعی از کوچینگ توصیف می­کنم که در یک محیط حمایتگر و گروه اتفاق میفته. تمامی اعضای گروه، در مواقعی مسئله خود را در گروه مطرح میکنن و بقیه اعضا هم نقش کوچ را ایفا میکنن. این نوع از یادگیری، متفاوت از سایر مداخله‌های مرتبط با حل مشکل گروه است. چرا که در ناب‌ترین شکل ممکن، اعضای گروه از دارنده ­مسئله، سؤال‌هایی درزمینه­ کوچینگ می‌پرسن. به او کمک میکنن تا به مشکل خودش فکر کنه و برای گذر از مشکل، از راه‌حل شخصی خودش استفاده کنه و به دنبال توصیه­­ راه‌حل به وسیله دیگران نباشه.

فرآیندهای یادگیری 

بعضی از فرایندهای یادگیری عملی، بر گستره‌ای از منابع تکیه میکنن. یعنی بعد از اینکه اعضای مشخص گروه، فردی که مسئله یا چالشی دارد را در شناسایی راه‌ حل توسط خودش کمک کردن. این اعضا اندیشه‌ها، افکار و نگرش‏های خود را بر اساس تجربه ارائه میدن. افراد صرفاً ایده‏ها و گزینه‌های خود را مطرح می‏کنن و توصیه و سفارشی در کار نیست.

اعضای مشخص گروه با رشد و توسعه‌ مناسب مهارت‌های پرسش، شنیدن و تأمل میتونن در آینده و در زمانی که اعضای گروهی برای طرح پرسش وجود ندارن، از توانایی حل مشکلات توسط خودشون بهره‌مند بشن.

اصول یادگیری

مجموعه‌ای از اصول یادگیری زیربنایی وجود داره که این فرایند را پشتیبانی می‌کنه. فرد تسهیل‏گر می‏تونه نقش مهمی در مدیریت فرایندهای مرتبط با گروه داشته باشه و اطمینان بده که اصول مورد نظر وجود داره. علاوه بر این، ممکنه که اعضای مشخص گروه، قواعد پایه ­خود را برای همکاری با همدیگه طرح ‌ریزی کنن و یک تسهیل‏گر می‏تونه اطمینان بده که این قواعد رعایت شدن.

موضوع کم اهمیت در ارتباط با یادگیری عملی اینه که از این نوع یادگیری برای توضیح انواع روش‌های کوچینگ در حوزه ­گروهی استفاده میشه. بعضی از این ‌روش‌ها به اعضای مشخص گروه اجازه میدن تا فقط اندیشه‌ها، نگرش‏ها و توصیه‌های خود را مطرح کنن و طرح پرسش‌های اندیشمندانه را حذف میکنن. از اونجا که این رویکرد قطعاً زمان و جای خودش را داره (و من از این موارد به بهترین شکل ممکن استفاده کردم) مایلم که این فرایند را تحت عنوان سازمان‌‏دهی فکری کسب‌ و کار نام‌گذاری کنم.

یادگیری عملی و قواعد پایه ­­ی مرتبط با کوچینگ در حوزه ­ی گروه‌ها

هنگام برگزاری جلسات کوچینگ در حوزه­ گروه‌ها و یادگیری عملی، ضروری است که اعضای گروه به تهیه­  مجموعه‌ای از قواعد پایه اقدام کنن و این قواعد، شیوه­ کار اعضا با همدیگه را مشخص کنه.

برقرار کردن چنین قواعدی به مجموعه کمک می‌کنه تا افراد راهنمایی‏های شفافی داشته باشن که مورد توافق گروه باشه. این نکته حائز اهمیت است که خود گروه مالکیت قواعد پایه­ خود را داشته باشن. به‌جای اینکه این قواعد به وسیله دیگران بهشون تحمیل بشه، خودشون در فرمول‌بندی اونها مشارکت داشته باشن. در هر حال ارائه نمونه‌هایی از قواعد پایه­ متداول به‌ منظور کمک به فرایند تفکر در این خصوص می‏تونه مفید باشه.

 

مثالهایی از قواعد

  • محرمانگی: به این معنا که موضوعات مورد بحث در میان اعضای مشخص گروه باقی خواهند ماند و در خارج از این مجموعه مطرح نخواهند شد. مرزهای محرمانگی کدامند؟
  • نظم و وقت‌شناسی: بر سر موضوعات مرتبط با نظم و وقت‌شناسی درزمینه­ برگزاری جلسه‌ها به توافق برسین.
  • حضور در جلسه‌ها: در ارتباط با حضور در جلسه‌ها چه توقع و انتظاری وجود داره و چه نوع جبران‏هایی باید انجام بشن و چه مقدار باید اعتنا و توجه داشت.
  • حداقل تعداد اعضای مشخص یک گروه: حداقل تعداد افراد موردنیاز برای تشکیل یک گروه چقدر باید باشه؟
  • گوش دادن: در هر یک از اعضا فرصت حرف زدن داده میشه درحالی‌که سایر اعضا باید گوش بدن.

اگرچه این موارد تحت عنوان قواعد پایه شرح داده‌ شده‌اند اما آن‏ها را میشه در هر یک از سناریوهای حل مشکلات گروه و در جایی که لازم است تا گروه‌ها با همدیگه همکاری داشته باشن هم به کار برد.

 

تعداد ایده آل اعضای یک مجموعه­ یادگیری عملی

مشخص کردن تعداد ایده آل اعضایی که باید در جلسه‌های یادگیری عملی و کوچینگ در حوزه ­گروه‌ها داشته باشین، کار ارزشمندی است.

کارآمدترین گروه‌ها از 4 تا 8  عضو تشکیل میشن. چنین گروه‌هایی برای تهیه­ پرسش‌ها و ایده‏های گسترده، به ‌اندازه‌ کافی بزرگ هستن و برای اینکه هر یک از اعضاء به‌ عنوان دارنده ­مسئله یا چالش و هم به‌ عنوان عضو مشخص گروه بتونه مشارکتی داشته باشه، به‌اندازه‌ کافی کوچک هستن.

به یاد داشته باشین که هر گروه باید یک دارنده­ مسئله یا چالش و یک تسهیل‏گر داشته باشه. به همین دلیل، اگر پنج مشارکت‌کننده داشته باشین، تنها سه نفر برای طرح پرسش و ارائه­ افکار و اندیشه‏های خود برای کمک به دارنده­ مشکل باقی می‏مونه. بر اساس تجربه­ شخصی خودم می‏تونم  بگم که اگر تعداد اعضای بیشتری داشته باشین، تعداد ایده‏های بسیار بیشتر و متنوع‌تری در جلسه خواهید داشت. اگر فقط با پنج عضو کار می‌کنین، در این صورت بهتره که تسهیل‏گر هم نقش یک عضو مشخص را ایفا کنه.

 

اعضای بیشتر فرصت های کمتر

اگه تعداد اعضای گروه بیشتر از 8 نفر باشه، در این صورت تعداد فرصت‌هایی که برای مطرح کردن مسئله به هر یک از اعضا داده میشه، کاهش پیدا میکنه. من متوجه شدم که اعضای مشخص گروه، مشتاق به مشارکت هستن و گاهی اوقات مدیریت گروه‌های بزرگتر و بهره‌مند از بلوغ کمتر، برای تسهیل‏گر با چالش بیشتری همراه است. چون گاهی اوقات در خصوص صحبت کردن در گروه، در میان افراد گروه نوعی رقابت غریزی به وجود میاد. این وضعیت باعث میشه تا نیاز به طولانی کردن فرآیند هم ایجاد بشه.

 

طول عمر برنامه­ یادگیری عملی و کوچینگ در حوزه­ گروه‌ها

طول عمر برنامه­ یادگیری عملی، متغیر است و به دلایل شکل‌گیری برنامه در شروع کار و موفقیت عملی گروه بستگی داره. اگر چه گروه‏ها را میشه عموماً فقط برای یک ‌مرتبه تشکیل داد. به این معنی که به ‌محض شکل‌گیری گروه، اعضای آن می‏تونن به ملاقات با همدیگه و حمایت از همدیگه در یک دوره­ زمانی یا حتی به مدت بیش از چند ماه ادامه بدن. مزیت اصلی گروه‌های یادگیری عملی این است که افراد می‏تونن بخشی از یک گروه بهره‌مند از حمایتی متقابل باشن. در این گروه‏ها اعضای آن در حل مشکلاتشون به همدیگه کمک میکنن. اگر قرار باشه که تمامی 6 یا 7 عضو یک گروه مورد حمایت قرار بگیرن، در این صورت برای رسیدن به اطمینان از اینکه تمامی اعضا گروه می‏تونن کمک مورد نظر خود را دریافت کنن، به بیش از یک جلسه نیاز خواهد بود.

پاسخگو بودن گروه در برابر اقدامات مورد اتفاق، بخشی از فرایند یادگیری عملی و کوچینگ در حوزه گروه‌هاست. به همین خاطر اعضای گروه باید به خاطر دارنده­ مسئله یا چالش در جلسه­ پیشین و به‌ منظور گزارش‏دهی در خصوص پیشرفت انجام‌شده، بار دیگه با همدیگه ملاقات کنن.

همچنین پرورش مهارت‌های مورد نیاز برای همکاری کارآمد اعضای گروه به وقت و زمان نیاز داره. خود گروه هم عموما برای عادت کردن به فرایند یادگیری عملی به وقت و زمان نیاز داره. اعضای برخی از مجموعه‌های موفق یادگیری عملی، در پی شکل‌گیری، سال‌ها به ملاقات با همدیگه ادامه میدن و از انسجام نیرومند موجود در میان اعضا استفاده می‏کنن.