کوچینگ در حوزه ی کسب‌وکار
هدف کوچینگ در حوزه ی کسب و کار، کمک به رهبران این حوزه یا گروه های اونا برای پیشرفت در محیط‌های تجاریه و این کار اغلب با تمرکز بر دستیابی به نتایجی به نفع کسب و کار انجام میشه. احتمالاً این نوع از کوچینگ یکی از مواردی باشه که در دنیای کوچینگ، بیش از سایر موارد با دیگه انواع کوچینگ اشتباه گرفته میشه، چون اصطلاح جامع کوچینگ در حوزه ی کسب و کار میتونه حوزه های خاصی مثل حوزه های اجرایی، گروهی، عملکردی یا رهبری رو هم در زیر چتر خود قرار بده، همچنین میتونه در بسترهای بسیار متنوع حمایتی هم مورد استفاده قرار بگیره، بسترهایی که بیشتر مایل به ارائه ی مشاوره و توصیه هستن.
من شخصاً و مکرراً با اصطلاح «کوچینگ در حوزه ی کسب و کار»، تو بازارهای شرکت‌های کوچک و شرکت‌های در اندازه ی متوسط مواجه شدم، یعنی درجایی که یک کوچ خارجی میتونه مالک یا مدیر شرکت و هم گروه رهبری رو در جهت بهبود عملکرد سازمانشون، موردحمایت قرار بده.
یک کوچ در حوزه ی کسب و کار که درزمینه‌ی کوچینگ غیردستوری به‌صورت حرفه ای آموزش‌دیده باشه، به مراجع خود اجازه خواهد داد که یک گام به عقب برگرده، تأمل کنه، آگاهی کسب کنه و برای حرکت به سمت جلو هم راه حل های ابداعی خودش رو داشته باشه. این کار، فرایندی توانمند ساز و رویکردی طراوت‌بخش ، خصوصا برای اون دسته از کارآفرینایی که از صرف وقت برای تفکر و تأمل سود می‌برن و نمی‌خوان که شخص دیگه ی برای اداره ی کسب و کارشون تعیین تکلیف کنه.
کوچینگ حوزه ی کسب و کار بر موارد بی‌شماری تمرکز داره، از مشخص کردن دیدگاه، رسالت، هدف، ارزش‌ها و توسعه ی راهبردها گرفته تا رهبری، توسعه ی فرهنگی یا گروهی. شواهد زیادی وجود دارن که باعث میشن کوچینگ در حوزه ی کسب و کار، چیزی فراتر از طرح‌ریزی راهبردها و جنبه های عملکردی رشد کسب و کار دونسته بشه. به‌عنوان مثال، این موضوع که فرهنگ یک سازمان نه‌تنها بر رفاه کارکنان بلکه بر دستاوردهای اون هم تأثیر قابل توجهی می‌گذارد، به‌صورت روزافزونی موردتوجه قرار میگیره. کمک به رهبران در درک تأثیرگذاری خود بر عملکرد افراد از طریق رهبری و تعامل با دیگران، و هم کمک به تمامی کارمندها و گروه ها برای خودآگاه تر شدن و ایجاد یک محیط کاری مثبت، میتونه بر عملکرد کلی کسب و کار تأثیر مافوق تصوری بگذارد.
به‌هرحال، در دنیای کوچینگ در حوزه ی کسب و کار، خیلی از کوچ ها رویکرد دستوری‌تری را در پیش می‌گیرن و به مراجع ها هم مجموعه‌ای از ابزارها، راه‌حل‌ها، مدل‌ها، و راهبردهای تجاری رو ارائه میدن. ممکنه بعضی ادعا کنن که در این‌گونه موارد میشه اونارو راهنما یا حتی مشاور تجاری دونست.
با توجه به ماهیت بالقوه گسترده ی کوچینگ در حوزه ی کسب و کار، شفاف بودن هر دو طرف کوچ و مراجع نسبت به نوع حمایت موردنیاز و هم تخصص و تجربه ی کوچ این حوزه ی، حائز اهمیت و در این صورت میشه مناسب‌ترین کوچ رو برای برآورده کردن نیازهای سازمان انتخاب کرد. من اغلب در این حوزه شاهد شکلی از کوچینگ بودم که کوچ در اون صرفاً مأموریت اجرای دستور کار خودشو داره و مراجع هم از اینکه نمیتونه نتیجه ی موردنظرش روبگیره، مأیوس و ناامیده.
کوچینگ در حوزه ی کسب و کار میتونه براتون سودمند باشه اگر :
*سازمان شما نیازمند بهبود عملکرد کلی کسب و کار خود باشه و شما تشخیص بدین که باید یک گام به عقب برید و روی کاری که انجام میدین و نحوه ی انجام دادن اون تأمل‌کنید
*در جایگاه مقام ارشد هستید و به هیئت مدیره ی بی‌نقصی نیاز دارین که در به چالش کشیدن افکارتون به شما کمک کنه
*سازمان شما برای پذیرش یک محیط در حال تغییر و پاسخگویی به اون، تحت‌فشاره
*رهبران کسب و کار یا کارمنداتون با تمام توان کار نمی‌کنن
*فرصتی برای رشد و توسعه ی فرهنگ سازمانتون شناسایی کنید که میتونه رفاه، مشارکت و بهره‌وری کارمندها شما رو تحت تأثیر قرار بده
در این زمینه ها به دنبال کمک هستید: روشن کردن مقصد، دیدگاه، رسالت، ارزش‌ها و اهداف سازمان؛ شناسایی مشکلاتی که بر عملکرد سازمان تأثیر میذارن ؛ ایده پردازی برای
راه‌حل‌ها و راهبردهایی برای پیشرفت؛ به چالش کشیدن اقدامات کاری فعلی و مشخص کردن شیوه های جدید کار
مطالب توصیه شده برای مطالعه ی بیشتر
کوچینگ درزمینه‌ی عملکرد: رشد، هدف و توان بالقوه ی انسان-اصول و شیوه های کوچینگ و رهبری. ویرایش چهارم، سر جاون وایتمور، انتشارات بریلی
کوچینگ تأثیرگذار: درس‌هایی از کوچینگ کوچ ها. مایلز داونی، کسب و کار اوریون
تربیت کارمندها (مهارت‌های مدیریتی بهتر). ناونسی یمسون، کوگاون پیج